این اثر شرحی بر کتاب «عالم اوراسینا(واپسین گفتار)» نوشته تامس اسپالدینگ است که در ۱۳ فصل به نگارش درآمده است؛ در واقع کتاب حاضر با بررسی عمیق و موشکافانه، با نگرشی جدیدتر و با نگاهی به روند تحولات عرفانی و معنوی در قرن ۲۱، حدود ۸۰ سال پس از کتاب اصلی تألیف شده است.
کتاب «گفتاری پیرامون کتاب عالم اوراسینا» با عجین کردن مطالب کتاب اصلی با سیر تحول معنویت در دهههای اخیر و با برداشتی واقعگرایانهتر به مباحث خودشناسی و خداشناسی به زبانی ساده و روان میپردازد و بدیهی است که در این اثر سبک نوشتاری، معرفی پیامهای آشکار و پنهان کتاب اصلی و شیوه انتقال مفاهیم آن با نگرشی نو و مطابق با ذائقه انسان امروزی مد نظر بوده است.
سفر به گذشته، خودشناسی، خداشناسی، زندگی ابدی، الگوی الهی، حقیقت شفا، قانون اولیه الهی، هماهنگی و کمال، قانون رزق و روزی، حقیقت الهی، انرژی انسانها، عشق الهی از عناوینی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است.
مؤلف در فصل سوم کتاب با عنوان خداشناسی میگوید: «آن عبادتی مدنظر است که در آن، فکر متمرکز بر خدا بوده و پراکنده و گریزان نباشد. آن عبادتی فرد را رشد داده و او را بهسوی حقیقت رهنمون میکند که از خودشناسی عمیق برخاسته باشد، در غیر این صورت فردی که هنوز مهار و کنترل افکارش را ندارد و ذهنش به هر سو که بخواهد میرود، بدیهی است که این نوع عبادت، نتیجه شگرفی را بهدنبال نخواهد داشت.»
همچنین در فصل پنجم کتاب «گفتاری پیرامون کتاب عالم اوراسینا» میخوانیم: «اینکه ما نگاه خود را به نقطهای بیرون از خود متمرکز کنیم، فقط باعث هدر رفتن انرژی میشود. ما انسانها در یک مسخ دسته جمعی بهسر میبریم. برای بیرون رفتن از این حلقه بیمارگونه، یاد و نام خدا ضروری است. این امر نوعی خودکنترلی عمیق بر روی رفتار، گفتار و پندار را میطلبد که اولین نتیجه مثبت آن، نگاه انسان به درون است و دومین اثر آن، جلوگیری از پراکنده شدن انرژی است و این امر برخلاف آنچه که پنداشته میشود، روالی طولانی و دور از دسترس نیست.»
در فصل نهم که به قانون رزق و روزی اشاره دارد، نوشته شده است: «ما میبایست خود را در حالتی با پروردگار قرار دهیم که گویا همواره در معرض لطف و رحمت او هستیم، نه اینکه حس کنیم چیزی به ما تعلق نمیگیرد و آنرا بخواهیم. بهترین روش این است که بنده از خالق خود وفور نعمت و برکات را بدون هیچ محدودیتی، تقاضا کند.»
دوربین ثبت وقایع زمان گذشته، ماهیت الهی هر عملی در کل عالم هستی، کشف استاد درون، تأثیر بهکاربردن واژه خدا، حضور الهی در وجود هر موجود، عبادت متفکرانه خداوند، تأثیر ارتعاشات افکار و سخن منفی، شفای بیماران در اماکن مذهبی، اصلاح ساختار ذهنی، بازماندگان تمدن قدیمی، قدرت ذهن، سالم ماندن اجساد مردگان بعد از سالها، انسانهایی با طول عمر زیاد، عظمت پرستشگاه درون انسان و… نیز از دیگر مطالب کتاب «گفتاری پیرامون کتاب عالم اوراسینا» است.
کتاب «عالَم اوراسینا» نوشتهای دیگر از «بِرد.تامِس اسپالدینگ» است و اگرچه در ظاهر با کتاب قبلی او، «معبد سکوت» متفاوت است، اما در عمق و معنا، در همان راستای معرفی خدای یکتا و راههای رسیدن به او میباشد. این کتاب مجموعهای از دروس خداپرستی با زبانی بسیار ساده و روان است که به مانند کتاب «معبد سکوت» مطالب برگرفته از هیچ مذهب و نگرش خاصی نیست. لذا هر کس، با هر آیین و مذهبی، میتواند از مطالب کتاب، نهایت استفاده را ببرد.
در این کتاب اسپالدینگ همچون استادی متواضع بهنظر میآید که با قلمی روان و بیتعصب به تعالیم یکتاپرستی میپردازد و کاملاً هویداست که او دیگر، یک شاگرد محسوب نمیشود، و قدمهایی اساسی در مسیر الهی برداشته و همه آنچه را که آموخته و دریافت کرده، با بخشندگی تمام در اختیار ما قرار میدهد. وجه اشتراک دیگر این دو کتاب، در معانی عمیقِ پنهانی آن است که در نگاه اول بهنظر نمیآید؛ بلکه با چندین بار خواندن کتاب، درک میشود. این کتاب برای کسانیکه «معبد سکوت» را خواندهاند و با اسپالدینگ آشنایی دارند، جذابیت بیشتری دارد. تعالیم آسان، همراه با ایجاد شور و شوق به مسیر الهی، از ویژگیهای بارز این کتاب است.
اسپالدینگ کوشیده است، با تعابیر مختلف به ما بگوید: «خدا نزدیک ماست و در کنار ما». تأکید او بر این است که «خدا را از درونتان و از پرستشگاه قلبتان صدا بزنید و بنگرید که چگونه پاسخ شما را خواهد داد. ما پیوسته این اشتباه را مرتکب میشویم که در تلاشیم، خدا را در اینسو و آنسو بجوییم، حال آنکه کافی است که او را در درونمان فرا بخوانیم».
در نوشتههای اسپالدینگ، کمابیش تعالیم دینی به چشم میخورد. اما در نهایت او با ظرافت و پژوهش و تحقیقات، مسیری مشخص و روشن بهسوی معبد سکوتِ درون را که فراتر از همه ادیان است، نشان میدهد. چیزیکه به کلام او، استواری و قطعیت بیشتری میدهد، بیان سیر تحقیقاتی کارهایش و انجام آزمایشهایی استکه در کتاب، آنها را توضیح میدهد؛ لذا یک پشتوانه علمی و پژوهشی به ابعاد مختلف کارش میدهد که با پذیرش بیشتری از سوی مخاطب همراه میشود. به عبارتی، او فقط حرف نمیزند؛ بلکه به عنوان یک استاد، پژوهش و تحقیق هم میکند.
او در ارتباط با قدرت ذهن و برابری انسانها در قدرتهای درونی بالقوه، در این کتاب نیز بارها سخن میگوید. اما چیزیکه متفاوت از کتاب قبلی او است، بیان پُر احساس او از عشق الهی استکه بهخصوص، در فصول پایانی کتاب، نمایان میشود. او خواننده را قدم به قدم، با شیوههای یکتاپرستی آشنا میکند. و در بیان کلمات و عبارات، چنان عشقی را به تصویر میکشد که انرژی آنرا هر خوانندهای در درون خود، حس میکند. براحتی میتوان نتیجه گرفت که او دیگر آن شاگرد سابق کتاب «معبد سکوت» نیست. او در این کتاب، نقش استادی را دارد که وظیفه هدایت افراد به مسیر الهی را به دوش میکشد. او اکنون چنان غرق در عظمت بیکران الهی استکه هیچچیز به جز او را نمیبیند و از هیچچیز بهجز او حرف نمیزند. او بارها در صفحات مختلف کتاب، راهنماییها و پندهای ارزندهای به ما میدهد، که هر کدام از آنها دریچههای معرفتی عمیقی را به روی ما باز میکند. او کمال نهایی انسان را در نظر دارد و همه تلاشش جهت آشنایی انسان با قدرت درون و قرار گرفتن در مسیر الهی است.
داستان زندگی او، که قسمتی از آن در سرآغاز کتاب آمده است، نمونه زندگی یک انسان جستجوگرِ کمال است. اخلاق، رفتار و منش او، به گفته دوست نزدیکش، بسیار منحصربهفرد بوده است. نه طالب شهرت بود و نه درصدد مال اندوزی. آرام و محجوب بود و نسبت به انسانهای دیگر بسیار خدمت کننده بود. همه او را دوست داشتند. بهعنوان مردی ثروتمند از دنیا نرفت؛ در عینِ حال هر نیازمندی که به او نزدیک میشد، همه آنچه را که در آن لحظه در اختیار داشت، به وی میبخشید. به گفته نزدیکانش، او به حدی رسیده بود که تمام چیزهای مادی این عالم، کاملاً عاری از اهمیت بهنظرش میرسید. او بدون تردید، با اکتشافاتی که همه عمر درگیر آن بود و با ساخت وسایل آزمایشگاهی و نوشتن کتاب و جزوات، کمکی خارقالعاده برای پیشبرد بشریت به سوی توحید و پرستش خدای یگانه انجام داد.
این کتاب پیش از این توسط محمدرضا یحیایی، به فاطمه جمشیدی مولف «گفتاری پیرامون کتاب عالم اوراسینا» داده میشود و با خواندن کتاب اصلی، این کتاب که مکمل آن است تدوین میشود. در این اثر میتوانید با بکارگیری دستورالعملهای ساده و قابل اجرای آن، در مسیر خودسازی گام نهاده و بیش از پیش با دنیای عجیب درون خود آشنا شوید.
محمدرضا یحیایی نیز در مقدمهای درباره «گفتاری پیرامون کتاب عالم اوراسینا» مینویسد: «دلیل نگارش این کتاب، برمیگردد به یکی از شاگردانم که فردی مستعد و سختکوش است. زمانیکه کتابهای باارزش جناب آقای «اسپالدینگ» را تحت اختیار ایشان قرار دادم و در کلاسهای آموزشی، درباره بعضی از نقاط قوت آن توضیحاتی جامع میدادم، ایشان بسیار به این موضوع علاقمند شدند. ابتدا کتاب «معبد سکوت» را به ایشان دادم و ایشان بعد از چندین بار خواندن، کتابی را تحت عنوان «گفتاری پیرامون کتاب معبد سکوت» براساس آموزههایشان، نوشتند. بعد از اینکه دیدم ایشان با این کتاب ارتباط خوبی برقرار کردهاند، کتاب بعدی جناب آقای «اسپالدینگ» یعنی «عالَم اوراسینا» را به ایشان دادم. طبق معمول، بعد از خواندن چندین بار کتاب، کتابی را تحت عنوان «گفتاری پیرامون کتاب عالَم اورا سینا» براساس آموزههایشان، نوشتند…
زمانیکه دیدم او به عمق درونی این کتاب وارد شده، به ایشان توصیه کردم که کتاب را چند بار بخواند و هر بار یک کار خاص روی آن انجام دهد. ابتدا کتاب را خیلی ساده و روان بخواند. طوریکه بتواند در مدتزمان بسیار کوتاه، بهصورت ظاهری و کلی از محتویات آن باخبر شود. بعد، برای بار دوم کتاب را با دقت بیشتری بخواند و روی نکات مهم و خاصی تمرکز و تعمق بیشتری داشته باشد. سپس بار سوم از نکات مهم کتاب یادداشتبرداری کند. آنگاه برای بار چهارم از نکات خیلی مهم کتاب، خلاصه نویسی کند. بعد در نوبت پنجم، کل کتاب را در یک صفحه بصورت نمادین ترسیم کند، طوریکه با دیدن فقط یک صفحه، از محتویات اصلی و کلی کتاب باخبر شویم. و در انتها، وقتی کاملاً به موضوع ظاهری و درونی کتاب مسلط شدید، آنگاه میتوانید بدون تعصب و قضاوت و پیشداوری، کتاب را مورد نقد و بررسی خودتان قرار دهید.
این کتاب، میتواند راهنمای شما برای درک بهتر کتاب «عالَم اوراسینا» باشد. لذا از خوانندگان عزیز درخواست میکنم که بعد از خواندن این کتاب، حتماً به اصل کتاب «عالَم اوراسینا»، اثر «اسپالدینگ» و مترجم بسیار توانای کشور عزیزمان سرکار خانم «فریده مهدوی دامغانی» مراجعه کنند و آنرا بخوانند. در واقع این کتاب، کلید باارزشی استکه میتواند علاقمندان به سیر و سلوک طریقت دانایی جامع را خیلی زودتر به مقصد برساند.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.