زمانی که به گذشته بر میگردم؛ سال ۱۳۷۲ را به خاطر میآورم که شروع کار نویسندگی ام بود. در آن زمان اولین کتابم را نوشتم، “دايرة المعارف کامل هفت طب اصلی دنیا (جلد اول)”.
از همان ابتدای کارم متوجه شدم (استاد محمدرضا یحیایی – بنیانگذار تز جامع) که وارد دنیای مجهولات و بینهایت شده ام، زیرا برای تحقیقاتم دست به هر علمی که میبردم دنیایی پر از راز و رمز با حجم اطلاعات علمی و معرفتی بسیار وسیع را جلوی راه خود میدیدم، به همین خاطر مدتها به تفکر عمیق و ژرف فرو رفتم. در انتهای تفکراتم این تصمیم را گرفتم که تمامی سرمایه خود را چه از لحاظ جوانی و چه از لحاظ مالی، صرف کسب علم و دانش و معرفت کرده و سپس چکیده آنرا در اختیار علاقمندان گرامی قرار دهم.
تز «جامع»
جامع، تز اصلی نویسنده میباشد. توسط همین تز بود که نویسنده تمامی عُمر خود را در این راه هزینه کرده و خواهد نمود. اگر خوب به عناوین کتابهای نویسنده نگاه نمایید، به این نکته مهم و قابل تفکر خواهید رسید که یک نفر چقدر میتواند ظرفیت و زمان و حوصله داشته باشد که در تمامی علوم گذشته و حال سير نماید؟ «جامع» به ما میگوید: که خداوند، انسان را اشرف مخلوقات خلق کرد. آنگاه به انسان امر کرد که به تمامی آفرینش خداوند از روی تفکر و تعمق و تدبّر نگاهی ژرف نماید شاید که رستگار شود. زمانی که خداوند به عنوان خالق، به مخلوق خودش دستور واضحی میدهد، پس تحمل و ظرفیت آنرا هم در نظر گرفته است. زمانی که انسان به خودش بیاندیشد که از کجا آمده ام؟ منظور از خلقتم چیست؟ باید چه کاری انجام دهم تا رستگار شوم؟ به کجا میروم؟ و غیره، دیگر نمیتواند بی تفاوت و بی هدف در زندگی قدم بگذارد و به دام روزمره گی اسیر شود.
عاقل ترین و خردمندترین مردم کسی است که مفیدترین و جامع ترین علوم را برای پیشرفت و آگاهی خود از اهل فن آن علم، فرا گرفته و در نزد خود گردآوری نموده باشد؛ این شخص یک دانشمند است. دانشمندی که به علم خود عمل نماید، به حکمت خواهد رسید و «حکیم» میگردد. سخنان حکمت آموز جامع (نهج الجامع – شماره ۷۹ )
عزیزان من، از روزی که به تز جامع وارد شدم، زندگی ام به طور چشمگیری متحول شده و جامع گردیده است. به همین خاطر شما را به جامع شدن دعوت مینمایم. زیرا حداقل مزایای زندگی جامع، همانا احساس امنیت و آرامش و توانایی در مقابل مشکلات میباشد. همچنین با وارد شدن به زندگی «جامع»، دیگر وقتی برای کارهای غیر ضروری مخصوصا گناه کردن نمیماند، زیرا برنامه ریزی زندگیتان در دستان خودتان میباشد نه در دستان دیگران.
افراد جامع همیشه در یکی از وضعیتهای زیر بسر میبرند،
آموزش دیدن، تدریس کردن، تحقیق کردن، بررسی کردن، تفکر کردن، تعمق کردن، تدبر کردن، کسب علم و دانش و معرفت، مطالعه کردن، تجربه کردن، نت برداری، نوشتن تجربیات علمی و عملی خود، عمل کردن به علم خود و غیره.
تجربه ثابت کرده است افراد جامع نگر به امور زندگی دنیوی و اخروی، بیشتر از دیگران مسلط بوده و توسط مهارتشان، بیشترین موفقیت را کسب نموده اند؛ زیرا از آگاهی و دانش و تجربه بیشتری برخوردار بوده و کمتر دچار اشتباه میشوند. افراد جامع نگر هیچگاه از کسی و یا چیزی ایراد نگرفته و مشکلات خودشان را روی دوش دیگران نمی اندازند؛ زیرا آنها معتقدند که برای مشکلات خود، یا راهی خوب پیدا خواهم کرد و یا راهی مناسب خواهم ساخت. در این خصوص شما را به خواندن زندگینامۀ دانشمندان و عرفای زحمتکش و همیشه جاودان دعوت مینمایم. باشد که راهنمای راهتان قرار گیرد؛ مثل:
ابو علی سینا، ابوریحان بیرونی، زکریا رازی، جابربن حیان، ملاصدرا، ادیسون، ارشمیدس، شیخ بهایی، لئوناردو داوینچی، ژول ورن، مادام کوری، گالیله، مولوی، لقمان حکیم و غیره.»