طریقت جامع

Search
Close this search box.
نگرش و شیوه زندگی اساتید طریقت هنرهای رزمی جامع

نگرش و شیوه زندگی اساتید طریقت هنرهای رزمی جامع

«به‌نام حضرت دوست، که هرچه هست و نیست، همه از آنِ اوست»
مقدمه
هنرهای رزمی از دیرباز به اشکال مختلف در جوامع انسانی وجود داشته، و بنابر فرهنگ غالب یک جامعه از آن استفاده‌های متفاوتی شده است. در برخی جوامع، ابزاری برای قدرت‌نمایی بوده و در برخی دیگر بر پایه اصول جوانمردی و حمایت از مظلومان بنا شده. در برخی جوامع، از آن به‌عنوان ابزاری نمایشی برای سرگرم‌کردن قشر مرفه جامعه مورد استفاده قرار گرفته، و در برخی دیگر، وسیله‌ای برای خودشناسی بوده است. صرف‌نظر از کاربردهای متفاوت آن در جوامع مختلف، با نگاه به شیوه زندگی اساتید طریقت هنرهای رزمی در هر گوشه‌ای از دنیا و متعلق به هر فرهنگی، می‌توان به شیوه‌های مشترک فکری و رفتاری در آنها پی برد. به‌نظر می‌آید نوعی اندیشه و تفکر مشترک در آنها وجود دارد که زیربنای عملکرد آنهاست.
با نگاه به فلسفه هنرهای رزمی، متوجه می‌شویم که آنها هم مثل بسیاری از آیین‌ها و مکتب‌های بوجود آمده توسط انسان‌ها، از قواعد خاصی پیروی می‌کند.
اگر به پوسته و سطح آن توجه کنیم، تلاش برای بالابردن مهارت‌های جسمی و تکنیکی مَدنظر است. اما اگر به عمق و لایه‌های پنهانی آن توجه کنیم، نوعی شیوه زندگی متعالی، تعادل در امور زندگی، تغییر زاویه دید به‌سمت رُشد یافتگی و پرورش دیگر ابعاد انسانی را مشاهده می‌کنیم.
هنرجویان حقیقی در هنرهای رزمی، با پشتکار، استقامت، جدیت و همت، زیر نظر اساتید مُجرب رده بالا، به مرور زمان، از ظاهر به باطن و از سطح به عمق، نفوذ می‌کنند.
استاد حکیم می‌گوید: «وارد شدن به طریقت دانایی و هنرهای رزمی جامع، مُستلزمِ داشتن پنج خصلت مردانه ستاره قدرت، یعنی: پاکی، صداقت، صبر، استقامت و تواضع (احترام) می‌باشد».
[سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 115]
بررسی زندگی اساتید، نشان می‌دهد که هنرهای رزمی بیش از آنکه صرفاً ابزاری برای پرورش جسم باشد، نوعی آیین و شیوه زندگی بوده و حاکمیت جاری بر امور زندگی شخص را رقم می‌زند و هویت دهنده شریان‌های اصلی زندگی است.
اساتید رده بالایِ طریقت هنرهای رزمی، با روح هنرهای رزمی زندگی می‌کنند و تحت لوای آن رفتار می‌نمایند. چون می‌دانند و به یقین رسیده‌اند که عمق و باطن هنرهای رزمی، موجب تعالی و شکوفایی وجود انسان می‌شود. لذا هنرهای رزمی، شمشیری دو لبه است‌که یک‌طرف آن ماندن در حقارت‌ها و ضعف‌های درون است؛ جایی‌که این هنرها تبدیل به نمایشی برای جبران کمبودها و کاستی‌ها می‌شود و وسیله‌ای برای ارعاب و استثمار دیگران؛ و در سوی دیگر، محل بروز و ظهور توانایی‌های فطری انسان است‌که شکوفایی و اوج گرفتن، به‌سوی داشتن جسم و روحی سالم را در بر می‌گیرد.
استاد حکیم می‌گوید: «هدف از آموزش هنرهای رزمی، تنها پرورش کالبد قوی و نیرومند و مخصوصاً بکار بردن ضربات سریع و قوی نیست؛ بلکه کشف مجهولات و دریافت‌های کشف‌شهود مستقیم، هدف نهایی “طریقت هنرهای رزمی جامع” می‌باشد».  [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 215]
فرق بین «رزمی»، «هنرهای رزمی»، «طریقت هنرهای رزمی» و «طریقت هنرهای رزمی جامع»
در مدتی که من شاگرد جناب استاد یحیایی بودم، چیزهای زیادی از ایشان شنیدم که همیشه برایم بسیار جالب و مفید و رهگشا بوده و خواهد بود. یکی از این سخنان، مربوط به کلاس “طریقت هنرهای رزمی جامع” بود که قسمت کوچکی از آنرا در اینجا برایتان می‌نویسم، و امیدوارم که راهگشای راهتان باشد. داستان از اینجا شروع شد که یک‌روز جناب استاد در رابطه با “طریقت هنرهای رزمی جامع” برایم سخن می‌گفت. ایشان در بین سخنانش، از کلمات، بسیار ماهرانه و با ظرافت خیلی زیادی استفاده می‌کرد. طوری‌که من از ایشان سئوال کردم: استاد! چرا در بین سخنانتان، بجای “رزمی”، از کلمات “هنرهای رزمی، طریقت هنرهای رزمی و طریقت هنرهای رزمی جامع”، در جاهای خاصی استفاده می‌کنید؟ ایشان گفتند: عزیز جان! مگر نمی‌دانید که هرکدام از این کلمات، مختص یک راه و رهرویِ آن می‌باشد؟ من گفتم: خیر استاد! استاد گفتند: پس، بادقت به سخنانم گوش فرا بده که می‌خواهم شما را با وادی “طریقت هنرهای رزمی جامع” که آنرا در تاریخ 1373 شمسی بنیانگذاری کردم، آشنا کنم.
هر کسی‌که می‌خواهد به وادی “طریقت هنرهای رزمی جامع” برسد، باید از مرز سه وادی قبلی آن عبور کند تا در نهایت به “طریقت هنرهای رزمی جامع” برسد. تازه با ورود بر این وادی، نباید فکر کنید که همه‌چیز تمام شده؟ بلکه برعکس! همه‌چیز تازه شروع خواهد شد و انتهایی هم ندارد! و اما این وادی‌ها چیست؟
1- وادی «رزمی»: کسانی‌که در ابتدای راه هستند، به این وادی قدم می‌گذارند. اگر خوب به اطراف خودتان نگاه کنید، خواهید دید که، بعضی از افراد، با دیدن یک صحنه رزمی، خیلی زود هیجان‌زده شده و شروع به انجام آن حرکت می‌کنند و به‌دنبال یک باشگاه رزمی می‌گردند. این افراد، به محض اینکه وارد کلاس‌های رزمی می‌شوند، فقط به‌دنبال شکل ظاهری حرکات رزمی می‌روند و از تکنیک‌های جسمانیِ پایه تبعیت می‌کنند. بیشتر افراد تا آخر عمرشان در این وادی باقی می‌مانند و فقط به‌فکر اجرای تکنیک‌های ظاهری رزمی بصورت نمایشی می‌باشند؛ و بعضی از آنها، بعد از اینکه تکنیک‌های این وادی را به بهترین شکل ممکن فرا گرفتند، به‌دنبال ارتقاءِ سطح آگاهی خود، راهی دنیای بالاتر می‌شوند.
«رزمی» یعنی: انجام تکنیک‌های مخصوص به یک نوع سَبک رزمی. مثل: کاراته، جودو، تکواندو، بوکس، کشتی و غیره. این افراد، تعصب خاصی روی سَبک رزمی خود دارند و به هیچ‌وجه وارد سَبک‌های دیگر رزمی نمی‌شوند. آنها اعتقاد دارند که سَبک رزمی آنها، بهتر از دیگر سَبک‌ها می‌باشد.
2- وادی «هنرهای رزمی»: کسانی‌که وادی “رزمی” را پشت‌سر گذاشتند، به وادی “هنرهای رزمی” قدم می‌گذارند. اساتید “هنرهای رزمی”، بجای اینکه فقط روی یک تکنیک خاص در سَبک خاصی تمرکز کنند، معمولاً روی تکنیک‌های چند سَبک رزمی متمرکز می‌شوند. تنوع تکنیک، از علامت‌های بارز وادی “هنرهای رزمی” می‌باشد. بیشتر افراد تا آخر عمرشان در این وادی باقی می‌مانند و بعضی از آنها، بعد از اینکه تکنیک‌های این وادی را به بهترین شکل ممکن فرا گرفتند، به‌دنبال ارتقایِ سطح آگاهی خود، راهیِ دنیای بالاتر می‌شوند.
«هنرهای رزمی» یعنی: انجام تکنیک‌های تخصّصی از چند نوع سَبک رزمی. مثل: کانگ‌فو، ووشو، ورزش‌های ترکیبی و غیره. این افراد، تعصب کمتری روی سَبک رزمی خود دارند و بعضی وقتها وارد سَبک‌های دیگر رزمی می‌شوند. آنها هم اعتقاد دارند که سَبک رزمی آنها، بهتر و کاملتر از دیگر سَبک‌ها می‌باشد.
3- وادی «طریقت هنرهای رزمی»: کسانی‌که وادی “هنرهای رزمی” را پشت‌سر گذاشتند، به وادی “طریقت هنرهای رزمی” قدم می‌گذارند. اساتید “طریقت هنرهای رزمی”، بجای اینکه فقط روی یک تکنیک خاص در سَبک خاصی تمرکز کنند، معمولاً علاوه بر تمرکز روی تکنیک‌های سَبک‌های رزمی، به وادی “فلسفه هنرهای رزمی، احترام، اَدب، تاریخچه سَبک‌های رزمی و غیره” هم متمرکز می‌شوند. تنوع تکنیک‌های جسمانی (تن) و ذهنی (روان)، از علامتهای بارز وادی “طریقت هنرهای رزمی” می‌باشد. بیشتر افراد تا آخر عمرشان در این وادی باقی می‌مانند و بعضی از آنها، بعد از اینکه تکنیک‌های این وادی را به بهترین شکل ممکن فرا گرفتند، به‌دنبال ارتقایِ سطح آگاهی خود، راهیِ دنیای بالاتر می‌شوند.
«طریقت هنرهای رزمی» یعنی: انجام تکنیک‌های تخصّصی از سَبک‌های رزمی. مثل: کاراته، جودو، تکواندو، آیکیدو، کانگ‌فو، ووشو، ورزش‌های ترکیبی، تای‌چی، کِندو، هاپکیدو، کوک‌سول‌وان، و غیره. این افراد، تعصب خیلی کمتری روی سَبک رزمی خود دارند و بیشتر وقتها، برای ارتقایِ سطح تکنیکی خودشان، وارد سَبک‌های دیگر رزمی می‌شوند. آنها هم اعتقاد دارند که سَبک رزمی آنها، بهتر و کاملتر از دیگر سَبک‌ها می‌باشد. و الحق، بخاطر اینکه وارد خیلی از مقوله‌های تکنیک‌های تخصّصی سَبک‌های دیگر رزمی از جمله: در وادی جسم (تن) و ذهن (روان) و فلسفه و تاریخچه هنرهای رزمی می‌شوند، از دیگر سَبک‌های رزمی که فقط در حیطه خودشان فعالیت می‌کنند، بسیار باهوشتر و قویتر و باتجربه‌تر هستند.
4- وادی «طریقت هنرهای رزمی جامع»: کسانی‌که وادی “طریقت هنرهای رزمی” را پشت‌سر گذاشتند، به وادی “طریقت هنرهای رزمی جامع” قدم می‌گذارند. اساتید “طریقت هنرهای رزمی جامع”، بجای اینکه فقط روی یک تکنیک خاص در سَبک خاصی تمرکز کنند، روی تمامی تکنیک‌های سَبک‌های رزمی جهان، پزشکی، آناتومی، فیزیولوژی، روانشناسی، فرا روانشناسی، مِتافیزیک، کشف مجهولات، کشف شهودها، بصیرت‌ها، طب سنّتی، علوم روحی، نجوم، تکنولوژی، فیزیک، فیزیک کوانتوم، شیمی، ریاضی، هندسه، یوگا، ذِن، برق، الکترونیک، تکنولوژی، ادیان، مکتب‌ها و غیره هم متمرکز می‌شوند. تنوع تکنیک‌های جسمانی (تن)، ذهنی (روان) و روحی، از علامت‌های بارز وادی “طریقت هنرهای رزمی جامع” می‌باشد. تمام افراد تا آخر عمرشان در این وادی باقی می‌مانند، تا در نهایت به ارتقایِ سطح آگاهی خود، نائل شوند.
«طریقت هنرهای رزمی جامع» یعنی: ورود به تمامی تکنیک‌های تخصّصی از سَبک‌های رزمی جهان، و کمک گرفتن از علومی مثل: پزشکی، آناتومی، فیزیولوژی، روانشناسی، فرا روانشناسی، متافیزیک، کشف مجهولات، کشف شهودها، بصیرت‌ها، طب سنّتی، علوم روحی، نجوم، تکنولوژی، فیزیک، فیزیک کوانتوم، شیمی، ریاضی، هندسه، یوگا، ذِن، برق، الکترونیک، تکنولوژی، ادیان، مکتب‌ها و غیره، برای ارتقایِ سطح آگاهی و تجربه، بدون کوچکترین تعصب و قضاوت و پیش‌داوری. و در نهایت، تسلیم اوامر خداوند قادر مطلق بودن تا آخر عمر، از وظایف اصلی این وادی می‌باشد.
* وقتی سخنان استاد تمام شد، آنقدر شگفت‌زده بودم که حد نداشت. با تمام وجودم از خداوند متعال خواستم که مرا در وادی “طریقت هنرهای رزمی جامع” حفظ کند.
 کسانی‌که می‌خواهند در وادی “طریقت هنرهای رزمی جامع” سیر و سلوک کنند، باید خیلی تلاش کنند و زحمت بکشند و از خودگذشتگی داشته باشند؛ زیرا “تز جامع” بسیار وسیع و عمیق است، و ورود به آن، احتیاج به یک راه‌بلد دارد. برای اینکه بتوانید در این وادی قدم بگذارید و کمتر صدمه ببینید، می‌توانید از مقالات، کتاب‌ها، پرسش‌و پاسخ‌ها، فیلم‌ها و کلاس‌های آموزشی که بنیانگذار این وادی برای عزیزان علاقمند بجا گذاشته است، نهایت استفاده را ببرید.
ارتباط هنرهای رزمی با وحدت ذهنی
آیین ذِن یا همان روح اصیل و ناب انسانی یا به عبارتی: رجعت انسان به ذات خود، همواره با هنرهای رزمی مشرق زمین عجین بوده است.
رمز و رازهای آموزش‌های شرقی در جهت رسیدن به وحدت ذهنی، یعنی وحدت کامل جسم (تن) و روح (روان) بوجود آمده است. در واقع به موازات تکامل جسم، تکامل ذهن نیز، مَدنظر بوده است. به همین‌دلیل در این مکاتب، کسانی‌که فقط تکیه بر مهارت‌های جسمی داشتند، یا از جرگه طالبان این هنرها خارج می‌شدند و یا متوقف شده و به مراحل بالاتر نمی‌رسیدند.
اگر در هنرهای رزمی هر دو جنبه در نظر گرفته نشود، شاهد همین نقص‌ها و ضعف‌هایی خواهیم بود که امروزه در این عرصه شاهد آن هستیم.
با نگاه به زندگی اساتید رده بالای رزمی، رسیدن به وحدت ذهنی را در آنها می‌بینیم؛ و شاهد این مدعا، سبک و سیاق زندگی آنهاست که چند نمونه از آن ذکر می‌شود:
1- در صورت وحدت جسم و روح، انسان قادر خواهد بود که همه‌چیز را آنطورکه هست بپذیرد. در این صورت، تناقض‌ها و تعارض‌ها از بین خواهد رفت. بسیاری از تعارض‌هایی‌که موجب درگیری ذهنی برای بسیاری از انسانها می‌شود، برای اساتید به‌راحتی قابل حل و فصل است. آنها نه با خود و نه با اطرافیان و نه با محیط پیرامون خود، درگیری و تعارض ندارند و به‌نظر می‌رسد به مرحله‌ای از پذیرش رسیده‌اند که هر چیز را همانطورکه هست قبول نموده و در صدد مبارزه و چالش برای تغییر نیستند.
2- وحدت ذهنی موجب کسب اصول اخلاقی همچون فروتنی و از خود گذشتگی و صداقت می‌شود. این اساتید خصوصیات بسیار والای شخصیتی دارند که نِمود و بُروز آنها ناشی از شکل‌گیری اتحاد در ارکان متفاوت وجودی است. در ادامه، به این مبحث بیشتر پرداخته می‌شود.
3- وحدت ذهنی موجب ایجاد تعادل در زندگی می‌گردد. زندگی اساتید، نشان‌دهنده نوعی تعادل در همه امور است. تعادلی که زیربنای آن جسم قوی، تمرکز بر لحظه حال، استفاده از فرصت‌های مناسب و آرامش روان است‌که به کسب بینش و آگاهی می‌انجامد.
4- وحدت ذهنی موجب تغییر زاویه نگاه فرد به زندگی، ژرف‌اندیشی و فراتر رفتن از سطح مادیات است. در واقع اساتید، نه‌تنها به سطح زندگی، که به عمق و معنای آن‌هم توجه دارند. آنها با نگاهی عمیق به پیرامون می‌نگرند و ماوراء و عمق آنرا جستجو می‌کنند. معمولاً هدفمندی و زندگیِ بامعنا و تعالی روحی از صفات بارز آنهاست.
بسیاری از بزرگان هنرهای رزمی، به کسب آرامشی عمیق پس از تمرینات طاقت‌فرسا اشاره می‌کنند، زمانی‌که تمرینات سخت، آنها را به مرحله مافوق مرگ می‌رساند. در حقیقت تمرینات سخت بدنی و ریاضت بر جسم، آنها را به مرحله‌ای از آگاهی سوق می‌دهد که منشاء مفاهیم عمیق‌تر و پیچیده‌تر، در زندگی آنها می‌شود.
5- تنها در صورت رسیدن به وحدت ذهنی است‌که فرد می‌تواند لذت و طعم واقعی یکی‌شدن با نفس خویش را احساس کند؛ و تنها در این شرایط است‌که بین جسم و فکر، وحدت و یگانگی بوجود می‌آید. به همین‌دلیل است‌که اساتید باتجربه، تکنیک‌ها را به‌صورتی انجام می‌دهند که اراده و آگاهی در آن نقشی ندارند.
برای رسیدن به وحدت ذهنی، علاوه بر کاربرد استفاده از وضعیت درست جسمی، تنفس صحیح و استفاده از شیوه‌های تمرکز و رسیدن به خلاءِ فکری، درون‌نگری و استفاده از ذِن نیز کاربرد فراوان دارد.
توجه: مراجعه به کتابهای «داستانهای حکمت‌آموز جامع (ذِن جامع)» و «آیین رزم جامع» اثر استاد محمّدرضا یحیایی در بخش تکنیک‌های مفید برای تقویت نیروهای سه‌گانه (جسمانی، ذهنی و روحی) توصیه می‌شود.
استاد اویاما از صاحب‌نظران و اساتید رشته کاراته می‌گوید: «ذِن، شما را طوری تربیت می‌کند که در هر روز، در هر کاری که می‌کنید، این احساس را داشته باشید که هوشیارتر، آگاه‌تر و مطمئن‌تر و با اعتمادتر خواهید شد».
او معتقد بود درون‌نگری در هنرهای رزمی، موجب حکمت و فرزانگی می‌شود. بنابر این، تأمل و تعمق در اعمال، فرصتی برای پیشرفت است.
هنرهای رزمی و شیوه متعالی زندگی
هنرهای رزمی در تدوین چشم‌انداز صحیح زندگی، کمک کننده است. زندگی بزرگان هنرهای رزمی، نشان می‌دهد که سبک و شیوه زندگی آنها، نشانگر نوعی بینش عمیق نسبت به زندگی است. آنها فرصت‌ها را غنیمت می‌شمرند و دچار روزمرگی نمی‌شوند. همیشه هدفمند و بانشاط زندگی می‌کنند و با استقامت و پشتکار، به‌سوی اهداف خود در حرکت بوده و بطور کلی، به‌سوی رُشد و کمال در حرکت هستند. شیوه زندگی آنها از نوعی تعادل برخوردار است؛ بطوری‌که در هیچ‌یک از ارکان زندگی، دچار افراط و تفریط نمی‌شوند.
استاد حکیم می‌گوید:
یک) «هنرهای رزمی مسابقه نیست که به اتمام برسد. هنرهای رزمی، زندگی در زمان حال است. باید از تک‌تک لحظات زندگی خود، نهایت استفاده را بُرد».         [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 216]
دو) «برای ارتقایِ سطح آگاهی و توانایی‌های خود در طریقت هنرهای رزمی جامع، دو کتاب بسیار نفیس “آیین رزم جامع” و “داستانهای ذِن جامع” را باید با تمام [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 217]
جناب استاد یحیایی در ادامه می‌گوید: «من از 5 سالگی در “طریقت هنرهای رزمی جامع” زندگی کرده‌ام، با تمام سختی‌هایش، با تمام فراز و نشیب‌هایش و …. با تمام فشارهایش. بعضی‌ها را مستقیماً درک می‌کردم و بعضی‌ها را هم بعد از گذشتِ مدت‌زمان خاصی متوجه می‌شدم؛ ولی آنچه‌که مشخص است، هم اکنون، تا حدودی، صاحب خِرد و درایت و علم و دانش و تجربه و …. مهارت در “طریقت هنرهای رزمی جامع” شده‌ام، و از این طریقت لذت می‌برم، و لحظه‌لحظه با آن زندگی کرده، و با تمام مشکلات و سختی‌هایش آشنا هستم و می‌سازم».
در واقع هنرهای رزمی، نوعی سبک زیستن است؛ نوعی نگاه عمیق به پیرامون خود، برای درک بهترین حالت بودن در لحظه حال است؛ فرآیند تحول درون به‌سمت شکوفایی و زندگی صادقانه است؛ و این امر مُستلزم پرداخت هزینه است؛ هزینه‌ای که با تنهایی، فشار و سختی پرداخت می‌شود. ماندن در مسیر درست و همنوا نبودن با زشتی‌های پیرامون و دور بودن از بازیهای مرسوم زمانه، استقامت در رسیدن به اهداف متعالی و خصوصیات برجسته انسانی، هزینه‌بَر است.
استاد فوناکوشی، بنیانگذار سَبک شوتوکان کاراته می‌گوید: «انسانی که راه درستی را برای زندگی انتخاب کرد و با پشتکار، آنرا طی می‌کند، ممکن است احساس تنهایی کند».
استاد حکیم می‌گوید: «جنگجوی واقعی، شخصی است‌که برای بدست‌آوردن زندگی حقیقی، سعی و تلاش مضاعف و خستگی‌ناپذیر انجام می‌دهد».                  [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 218]
با نگاهی به آیین پهلوانان ایرانی و دیگر بزرگان هنرهای رزمی، از فرهنگ‌ها و جوامع مختلف، می‌بینیم بیشتر کسانی‌که در یادها و خاطره‌ها مانده‌اند، انسانهایی بوده‌اند که علاوه بر داشتن قدرت بدنی و آمادگی جسمانی فوق‌العاده، پیرو اصول اخلاقی و انسانی نیز بوده‌اند. مقابله با زورگویان و دفاع از ستمدیدگان و خدمت به مردم، از اصول والای آنها بوده است. آنها از آرامش درونی برخوردار بوده‌اند و حالتی از استغنا و بی‌نیازی در آنها به چشم می‌خورد. آنها هرگز اصول خود را به‌خاطر پول، قدرت و شُهرت، زیر پا نگذاشتند.
استاد اویاما، بنیانگذار سَبک کیوکوشین کاراته می‌گوید: «هنرهای رزمی به منزله نوعی نگرش یا چشم‌انداز برخورد با زندگی است؛ روح و محتوای اساسی این هنرها، انسان‌سازی عمیق است».
خصوصیات بارز و مشترک اساتید هنرهای رزمی
1- شجاعت
شجاعت به‌معنای هراس نداشتن، بی‌باکی، شهامت، دلیری و تهور است. اما راه کسب شجاعت واقعی، از خود گذشتگی، ایثار و خدمت به دیگران است.
پیروان واقعی طریقت هنرهای رزمی، هیچ نیازی به نمایش قدرت، جلوی دیگران در خود اساس نمی‌کنند و ترساندن دیگران را خفت و خواری برای خود می‌دانند. آنها معمولاً دارای صراحت بیان هستند و با انحرافات و نادرستی‌های پیرامون، همگام نمی‌شوند.
استاد اویاما می‌گوید: «انسان ترسو هزار بار می‌میرد؛ ولی انسان شجاع، تنها یکبار مزه مرگ را می‌چشد».
استاد حکیم می‌گوید: «انسانهای وارسته و با ایمان و آگاه و قوی، به هیچ‌وجه به خودشان این اجازه را نمی‌دهند که به دیگران ظلم و ستم کنند؛ بلکه آنها همیشه حافظ صلح و آرامش و امنیت و سلامتی و سربلندی خود و اطرافیانشان هستند».  [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 219]
2- نیکخواهی
   آنها همیشه طالب رُشد و ترقی جامعه خود هستند و برای اطرافیان خود، خواهان پیشرفت و رُشد هستند. به همین‌دلیل، در صدد پرورش شاگردانی هستند که همدرد جامعه خود باشند. شاگردانی که تنها به پرورش نیروی جسم خود بسنده نکنند و همنوا با ستمدیدگان و ضعفا باشند.
استاد اویاما می‌گوید: «یک کارته‌کا نباید نسبت به سرنوشت و اوضاع و احوال مردم بی‌تفاوت باشد».
3- استفاده از زمان حال
   اساتید، از لحظه‌لحظه زندگی‌شان استفاده می‌کنند؛ انضباط فکری بسیار بالایی دارند؛ افکار منفی را به خود راه نمی‌دهند؛ تمرینات جسمانی، آنها را در حالتی از تمرکز بر لحظه، نگاه می‌دارد.
استاد اویاما می‌گوید: «زندگی را باید در همان لحظه، شکار کرد. وقتی غذا می‌خورید، فقط غذا بخورید. وقتی راه می‌روید، فقط راه بروید و غیره».
رمز موفّقیت آنها هم در همین نکته نهفته است. آنها از گذشته درس می‌گیرند، اما آنرا مدام مرور نمی‌کنند و آینده را در همین لحظه اکنون، می‌یابند. آنها هدف‌گذاری می‌کنند، نه خیال‌بافی؛ و با تمرین، تلاش و پشتکار روزانه، به اهداف خود دست می‌یابند.
استاد حکیم در این زمینه می‌گوید:
یک) «هر کاری که می‌توانید برای هدفتان انجام دهید، حتی خیلی کوچک، حتماً به انجام برسانید و نگران آینده نباشید. آینده از همین زمان حال تشکیل شده و خواهد شد. پس، فقط در همین زمان حال، به فکر کارهای خدای‌گونه باشید». [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 220]
دو) «اگر ما زمان‌حال را خوب مدیریت کنیم، هیچگاه در آینده، دچار مشکل نخواهیم شد. زیرا، فرداها را ما با دستان خودمان در همین امروزها می‌سازیم. آینده بجز زمانِ حال در فرداها، و گذشته بجز زمان‌ِ حال در دیروزها، نیست. پس، همیشه و در همه‌حال، زمانِ ‌حال را دریابید».  [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 188]
سه) «آینده بجز زمانِ ‌حال در فردا، و گذشته بجز زمانِ ‌حال در دیروز، نیست».
  [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 189]
4- اَدب و نزاکت
رعایت اَدب نسبت به دیگران، لازمه موفّقیت یک رزمی‌کار است؛ و اساتید به‌خوبی از این نکته آگاهند. آنها نسبت به دیگران بی‌ملاحظه و سهل‌انگار نیستند.
کُنفوسیوس می‌گوید: «هیچ‌کس مرد شجاعی را که رعایت اَدب و نزاکت را نمی‌کند، دوست ندارد».
 اَدب، نِمود عینی از توجه به احساسات دیگران است.
استاد اویاما می‌گوید: «ابتدا و انتهای هنرهای رزمی، اَدب و نزاکت است‌که همیشه باید به‌طور صحیح رعایت شود».
استاد حکیم در این زمینه می‌گوید: «اَدب، میوه‌ای از درختِ به ثمر رسیدۀ حکمت است».
 [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 67]
5- صداقت و درستکاری
 اساتید، با خود و دیگران صادق و روراست هستند؛ پیرو راستی و درستی هستند؛ و از هرگونه رفتار منافق‌گونه و مُزورانه پرهیز می‌کنند.
 آنها با آدم‌های منافق‌گونه مُراوده ندارند؛ و اجازه نمی‌دهند که به آنها نزدیک شوند؛ چون می‌دانند سیستم ارتباطیِ مبتنی بر دروغ و عدم صداقت، راه به جایی نمی‌برد.
استاد حکیم می‌گوید: «احمق‌ترینِ افراد کسی است‌که، دوستِ خوب و صادقی برای خودش نباشد (یعنی با خودش دشمن و قهر و غریبه باشد)». [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 3]
6- کنترل نفس 
 کسی‌که نتواند غرایز خود را کنترل کند و بر آنها حاکم شود، به مراحل بالای “طریقت هنرهای رزمی جامع”، نخواهد رسید. در این مسیر، می‌بایست نفس‌پرستی را به کناری گذاشت. وگرنه باعث توقف در مسیر می‌شود.
استاد حکیم می‌گوید: «کسی‌که قدرت کنترل بر نفسِ خویش را نداشته باشد، قدرت انجام کارهای بزرگ و کنترل روی آنها را نیز نخواهد داشت».[سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 221]
استاد فونا کوشی می‌گوید: «کاهنان بودایی از کاراته به‌عنوان یکی از راه‌های دستیابی به تزکیه نَفس، استفاده می‌کردند».
7- آرامش درون
آرامش بی‌حد و مرز درونی که نِمود بیرونی نیز دارد، از خصوصیات بارز اساتید سطح بالای هنرهای رزمی است.
آنها به آسانی خشمگین نمی‌شوند. رفتارهای تکانه‌ای و بدون تأمل از آنها سر نمی‌زند. انسانهای دیگر و شرایط محیطی، به ندرت می‌تواند آرامش آنها را از بین ببرد. آرامش آنها چنان درونی و اصیل است‌که انداختن هرگونه سنگی در حوضچه روح و روان آنها، نمی‌تواند هیچ موج مخربی درست کند.
استاد حکیم در این زمینه می‌گوید:
یک) «کسی‌که به آرامش و ظرفیت و معرفت و حکمت و حقیقت درونی دسترسی پیدا نماید، متلاطم بودن فضای اطراف، و ناملایمات روزگار، نمی‌تواند او را از مأموریت مقدّس الهی‌اش دور نماید».[سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 113]
دو) «قدرت بیرونی را باید از آرامش درونی و انرژیهای الهی، کسب نمود».
[سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 114]
8- تواضع و خِردمندی
بزرگترین حُسن هنرهای رزمی، متواضع کردن فرد است. اساتید به‌خوبی می‌دانند؛ درخت هر چقدر که تنومند باشد، باد قوی می‌تواند آنرا بشکند. اما اگر همچون بید مجنون خم شود، باد از لابه‌لای آن عبور می‌کند و به آن آسیبی نمی‌رساند.
9- پرهیز از خودخواهی و خودپسندی
اساتید هرگز به نیروی خود مغرور نمی‌شوند و از آن برای برتری‌جویی و مغلوب‌کردن دیگران استفاده نمی‌کنند.
استاد اویاما می‌گوید: «خودپرستی باعث می‌شود که انسان احترام و قدرشناسی از دیگران را فراموش کند».
 او معتقد بود، ماهیت و هدف طریقت رزمی فراگیر و جهانی است و همه امیال خودپسندانه بایستی در حرارت آتشِ آموزش و تمریناتِ سخت، سوزانده شود.
 اساتید می‌دانند که انسان هر چقدر در مهارت‌های جسمانی توانا باشد، اما اگر خودخواه باشد، هرگز احترام واقعی را بدست نمی‌آورد.
استاد حکیم می‌گوید: «هر کسی‌که لباسِ کبر و غرور و خودخواهی و منیّت را از تنش درآورد و با توکل به خدا و جهت کسب رضایتِ خداوند متعال، بجای آن، لباسِ خدمتگذاری به مردم (مؤمنین و بنده‌هایِ خوب خدا) را بپوشد؛ خداوندِ بخشنده و مهربان، لباسِ عافیت و عزّت و احترام و سلامتیِ “جسمی، ذِهنی و روحی” را در دنیا و آخرت، نصیبش می‌گرداند». [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 40]
10- رسیدن به مرحله رهایی
 اساتید، زندگی صرفاً مادی را رها می‌کنند. آنها به مرحله‌ای می‌رسند که شهرت و ثروت، برایشان معنایی ندارد.
استاد فوناکوشی می‌گوید: «هدفِ شاگردان از فراگیری کاراته، نه‌تنها تکامل هنر منتخب ایشان است، بلکه خالی‌کردن دل و ذهن از تمام خواسته‌های دنیوی و غرور بیجا نیز می‌باشد».
 یامائوکا تِسهو، استاد شمشیربازی که در نیمه اول قرن نوزدهم در کشور ژاپن می‌زیست، معتقد بود که معنای شمشیربازی، رهایی از هرگونه وابستگی نسبت به زندگی است.
استاد اویاما می‌گوید: «هدفِ نهایی رزمیدن، شکستن هرگونه زنجیره دلبستگی است‌که بزرگترین آنها، دلبستگی به زندگی می‌باشد که ترس از مرگ را به‌دنبال دارد».
مرحله رهایی و آزادی یعنی، همان حقیقتِ نهایی که در جستجوی آن هستیم. حقیقتی که باعث تکامل یک انسان می‌شود.
استاد حکیم در این زمینه می‌گوید: «بزرگان واقعی، کسانی هستند که از دنیا و ظاهربینی پرهیز می‌نمایند. به همین‌خاطر، القاب و مقام و ثروت هیچ‌کس، نه‌تنها ذره‌ای روی آنها تأثیر نمی‌گذارد، چه بسا تأثیر منفی هم داشته باشد. هر کاری راهی دارد، و راه وارد شدن به قلمروی بزرگان هم، پاکی، صداقت، صبر، استقامت و تواضع است».
 [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 222]
سخن آخر
 در اینجا می‌خواهم شما را به بعضی از سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع) که توسط استاد محمّدرضا یحیایی بیان شده، ارجاع بدهم تا به لایه‌های زیرین “طریقت هنرهای رزمی جامع” بیشتر پی ببرید و برایتان بهترین‌ها را از خداوند متعال خواستارم:
یک) «اگر مقداری از “انرژی درونی استاد” داخل بدن کسی نُفوذ کند، مطمئناً آن‌شخص بدون کوچک‌ترین زحمتی، وارث آن مقدار از “انرژی استاد” خواهد شد؛ طوری‌که در مدت‌زمان بسیار کوتاهی، اطرافیان آن‌شخص، تغییرات ناگهانی و شگرفی را در او مشاهده خواهند کرد. این نکته را باید در نظر داشت که؛ “انرژی هیچ‌گاه از بین نمی‌رود، بلکه از شکلی به شکل دیگری تبدیل خواهد شد.” این، قانون انرژی خلقت است».
  [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 121]
دو) «شاگرد به مرز استادی نمی‌رسد، مگر اینکه، آنچه را آموخته، در عمل بکار گرفته و تجربه کسب نماید».
 [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 184]
سه) «اساتید “طریقت هنرهای رزمی جامع”، به‌قدری دوستدار بالابردن سطح آمادگی “جسمی و ذهنی و روحی” شاگردان و مخصوصاً کسانی‌که خالصانه دنبال کسب معرفت و آگاهی می‌روند، می‌باشند؛ که وقتی به شاگردی متواضع برخورد می‌نمایند، و احساس می‌کنند که باید به آن کمک کنند، به‌وسیلۀ متمرکز کردن انرژی و آگاهی خود و انتقال‌دادن آن به‌صورت سِحر کلام، شاگرد را در یک‌لحظه، به‌سطح آگاهی بالاتری هدایت می‌نمایند. توسط همین انرژی‌های اساتید است‌که شاگردان امروزی به اساتید فردا تبدیل می‌شوند».
 [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 132]
چهار) «افتخار یک استاد جامع، به داشتن تعداد زیاد شاگردانش نیست (سیاهی لشکر). بلکه به ساختن اساتید والامقامی است‌که خالصانه و خاضعانه و متواضعانه، تنها برای رضایت خداوند حکیم، مشغول خدمت به آفریده‌های خداوند متعال می‌باشند (انسان‌های جامع)».                                           [سخنان حکمت‌آموز جامع (نهج‌الجامع)- شماره 151]
منابع:
1- داستانهای حکمت‌آموز جامع (ذِن جامع)(جلد اول)- محمّدرضا یحیایی- نماد اندیشه- 1393.
2- آیین رزم جامع- محمّدرضا یحیایی- ناشر مؤلف- 1397.
3- آموزش کاراته (کمربند سفید)- محمّدرضا یحیایی- ارمغان- 1385.
4- نهج‌الجامع (سخنان حکمت‌آموز جامع)- محمّدرضا یحیایی- 1373 الی 1398.
5- طریقت کیوکوشین- ماسوتاتسو اویاما- مترجم: روبن شاهوردیان- علم و حرکت- 1389.
6- راه کاراته، راه زندگی من- گیچین فوناکوشی- مترجم: روبن شاهوردیان- علم و حرکت- 1372.
7- بوشیدو (طریقت سامورایی)- اینازو نیتوبه- مترجمین: محمّد نقی‌زاده و منوچهر منعم- شرکت سهامی انتشار- 1388.
با آرزوی بهترینها
تقدیم به بنیانگذار «طریقت هنرهای رزمی جامع» و همراهان ایشان
یا حفیظ
دکتر فاطمه جمشیدی
مردادماه 1398
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پیمایش به بالا