در دِیر، محل عبادت راهبان (بان کی Bankei)، راهبی آشپز به نام «دای ریو» (Dairyo) تصمیم گرفت از هر جهت مراقب سلامت معلمش باشد و به او سوپ تازه ای به نام “میسو Mi so ” یعنی مخمر ترش شده از مخلوط خمیر لوبیای ژاپنی و گندم دهد. «بان کی» که استاد بزرگ و دانایی بود مشاهده کرد سوپش از آنچه به رهروان داده میشود بهتر است. استاد پرسید: امروز آشپزی با چه کسی بود؟
دای ریو پیش استاد بان کی رفت و به استاد گفت که دلیل اینکه سوپ شما را مخصوص درست کردم فقط به دلیل کهولت سن و موقعیتتان در دیر میباشد. استاد به آشپز گفت: پس فکر میکنی که من اصلاً نباید چیزی بخورم. این را گفت و به اتاقش رفت و در را قفل کرد.
دای ریو پشت در اتاق استاد نشست و از استاد بان کی پوزش طلبید. استاد جوابش را نداد. هفت روز تمام رهرو پشت در نشست و استاد همچنان در اتاق خود باقی ماند و هر دوی آنها در این مدت لب به غذا نزده و روزه گرفتند.
عاقبت یکی از رهروان در ناامیدی با صدای بلند اظهار داشت ای معلم بزرگ سالخورده و دانا ممکن است حق با شما باشد، ولی این رهروی جوان چه گناهی کرده؟ او باید غذا بخورد. برای همیشه که نمیتواند بدون خوراک به زندگی ادامه دهد!
استاد از این حرف رهرو، در اتاق خود را گشود، لبخندی زده و به «دای ریو» گفت: من اصرار دارم غذایم مانند خوراک کوچکترین رهرو باشد. مایلم وقتی که معلم شدی این حقیقت را همیشه و در همه حالت به یاد داشته باشی.
مهم: از جهتی انسانها به سه دسته تقسیم میشوند.
اول انسانهای فرصت طلب
دوم انسانهای معمولی یا خنثی
و سوم انسانهای وارسته
دسته اول که انسانهای فرصت طلب میباشند؛ وقتی که به پول یا مقام برسند از فرصتهای به دست آمده سوء استفاده کرده و حق و حقوق دیگران را پایمال میکنند.
دسته دوم انسانهای معمولی و خنثی هستند؛ وقتی به پول یا مقام برسند، از فرصتهای به دست آمده استفاده کرده و اگر به پول یا مقام نرسند خنثی هستند.
ولی دسته سوم که انسانهای وارسته هستند؛ در تمامی موقعیتهایی که در زندگیشان پیش میآید فقط و فقط جانب حق و حقیقت و انسانیت را گرفته و فرصتها و پول و مقام نمیتواند کوچکترین خللی در هدف آنها که همانا تکامل الهی میباشد ایجام نماید.
در این داستان استاد بزرگ و دانا با عملش به اطرافیان خود این موضوع را یادآوری نمود که انسان هر چقدر مقامش بالاتر میرود مسئولیتش بیشتر شده و باید حق و عدالت را رعایت نماید.
منبع: کتاب داستان های حکمت آموز جامع
نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی