کار نباشد، غذا هم نیست + داستان ذن

استاد چینی ذن به نام “هیآ کوجو” Hakuo ، حتی در سن هشتاد سالگی نیز مثل رهروان خود کار میکرد. او علفهای هرز باغ را میچید، محوطه را نظافت می کرد و درخت هرس می نمود.

رهروان از مشاهدهٔ زحماتی که استاد سالخورده متحمل میشد متأسف بودند و میدانستند که استاد به پیشنهادشان مبنی بر کار نکردن توجهی نخواهد کرد. آنها با خود فکر کردند و تصمیم گرفتند که اگر ابزار کار استادشان را پنهان کنند، استاد از کار دست کشیده و به آسایش میرسد. به همین خاطر همان شب ابزار کار استاد را پنهان ساختند.

استاد فردا صبح طبق معمول جهت برداشتن وسایل کار، داخل انباری رفت ولی از وسایل کار خبری نبود؛ لذا آن روز لب به غذا نزد. روز دوم و سوم نیز بر همین منوال گذشت و چون وسایل کار نبود استاد لب به غذا نمیزد.

رهروان شبانه با همدیگر مشورت کردند و ماجرای سه روز گذشته استاد خود را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ممکن است از اینکه ابزار کار را پنهان کرده ایم عصبانی شده باشد. به همین خاطر شبانه ابزار کار استادشان را سر جای خود در انباری قرار دادند.

استاد، فردا صبح طبق معمول جهت برداشتن وسایل کار به طرف انباری رفت. چون وسایل سر جای خود بود آنها را برداشت و مشغول کارهای خود شد. استاد پس از اتمام کار، بعد از مدتها سر میز غذا نشست و مشغول غذا خوردن شد. غروب که شد، به رهروان اظهار داشت: کار نباشد غذا هم نیست.

رهروان سرهای خود را به زیر انداخته و از استاد خودشان معذرت خواهی کردند.

مهم: لحظاتی از زندگی فرا میرسد که انسانها تصمیماتی میگیرند و فکر میکنند که آن تصمیمات به نفع دیگران است. ولی هر چقدر هم که آن تصمیمات در ظاهر برای افراد مفید باشد، اما در باطن شاید به ضرر دیگران باشد. همچنین این موضوع را باید در نظر بگیریم که صلاح خویش را خسروان دانند.

وقتی انسانها پا به سن میگذارند به جای استراحت مطلق باید کارهای سبکتری نسبت به دوران جوانی خود انجام دهند. زیرا انسان با کار زنده است. اگر انسان خود را مشغول کارهای مفید نکند خیلی زود اعصابش تحریک شده و بعد از مدت زمانی کوتاه وضعیت جسمانی اش نیز سیر قهقرایی به خود میگیرد. به همین خاطر افرادی که تن به کار میدهند خیلی دیرتر از افرادی که تن پرور هستند از کار افتاده خواهند شد. همچنین افرادی که همیشه در زندگی روی پای خودشان بوده اند تا آخرین لحظات زندگیشان وبال گردن دیگران نشده و همیشه خیرشان به دیگران میرسد. بیشتر بیماریهای مربوط به انسانها ناشی از اعصاب میباشد. به همین خاطر بُرد با کسانی است که با اعصابی راحت و حالتی آرام بخش به کارهای خود مشغول میباشند. به خصوص اگر انسانها به ارزش کارهای مفیدی که میکنند پی ببرند دیگر احساس فرسودگی نمیکنند. در واقع همین افکار منفی فرسودگی و از کار افتادگی است که افراد مسن را به افراد خشن، پُرحرف، وراج، بدبین و آزاردهنده برای دیگران تبدیل می کند. پس تا دیر نشده کاری فراخور حالات جسمانی و معنوی خود پیدا نمایید.

منبع: کتاب داستان های حکمت آموز جامع

نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
پیمایش به بالا